حکایت به خَلسه رفتن
گرانباری ماجرایی که آن روز برایم اتفاق افتاده بود را […]
گرانباری ماجرایی که آن روز برایم اتفاق افتاده بود را […]
اندازهی فاصلهات را نمیدانم اما
حتمن آنقدری هست که از گوشرسم […]
عطش ماهیها را
رنگِ آبیِ هیچ حوضی
از شنا کردن در دریا
سیراب […]
خواندن نمایشنامه علاوه بر مزیتهایی که دارد از جمله؛
کمک […]
بسیاری زیباییها در هنر تجلی مییابد.
اگر در دنیایی میزییم که […]
برای فهم رموز عُلقه و یگانگیات
تمام کتابهای فلسفه را زیر […]
در شهر باران میبارید.
سنگفرشِ قدیمیترین خیابان
همان که روزگاری از جاده […]
بعضی از اتفاقات نشان میدهد که ذهن ناخودآگاه ما […]
گوستاو فلوبر درحین نوشتن «مادام بواری» در نامهای به دوستش […]
سلام بهاری
به اندازهی بهارِ چند روزه
تر و تازه و […]